عوامل وانگیزه های عمدۀ قیامها وانقلابهای خودجوش ادامۀ قسمت (6)
حسن پیمان حسن پیمان


 

یاسای چنگیزی

جنبشی خواهم فرا قومی بروفد طالبان

بجوشد خلق خونین دلیر افغان ستان

به "یاسای چنگیزی!"دارد نیازی این نبرد

پاکستان وطالبش براند تابه ملتان

کشور اتشین قلبم ای خلق ناقرارم

کنم ازاد وشادابت همیشه وجاودان

چنان رستاخیزی خیزد زین دیار پرتپش

عاقبت پاک کند یکسر همه سلاطین وخان

اگردشمن ندارد باوری برحرف تأریخ

بیا ثابت کند"پیمان"باخلق خود به میدان

      حسن پیمان"و"  

ز:-زمامداران قبایلی ما درپی تحقق اهداف وعمق استراتژیک پاکستان ؛درفکرواندیشۀ رهائی"برادران ناراضی طالبی!؟"وتیروریستان ان؛خیابان به خیابان به درودروازۀ هرکس وناکس و تروریست ورهبران ان سرگردان شدند وپاکستان شیاد کارکشته وکهنه کار پرعقده وکینه توزضدصلح که درواقع بارهائی نه(9) طالب بی هوئیت ازرده های پائینی که به اساس فیصله های پشت پردۀ قبلی دروزارت خارجۀ پاکستان صورت گرفته بود؛رفتن نمائیشی دوبارۀ شورای عالی صلح درمقابل یک کارانجام یافته چه ضرورتی داشت؟؛جز یک هنگامه وانگیزۀ تبلیغاتی نمائیشی وخوش خدمتی به نفع پاکستان بوده که اساسأ برای تحکیم صلح وثبات وقطع راکت بارانی وخروج قوای نظامی پاکستان ازساحات اشغالی ولایات کنر ونورستان؛چه تأثیر عمده وتعین کننده ولمس کننده درعمل داشت ودارد؟.درحالیکه صدهانفرزندانی درزندانهای پاکستان که درمهره های کلیدی ازتیروریستان طالبان بسرمیبرند با رهائی این نه طالب بی هوئیت؛ایا فرصت گریزی وروز گذرانی ومصروف سازی جو سیاسی اغواگرانۀ پاکستان نیست؟در حالیکه پاکستان میخواهد با این بازیها فضای سیاسی را الا2014م مصروف همچوتبلیغا ضدونقیض بی ثمرقرارداده ومنتظر خروج کلی نیروهای خارجی ازافغانستان است ومیداندکه بعدازخروج نیروها چانس بهتری برای اتخاذ تصامیم بعدی  اختیارات کامل درقضایا ومسایل افغانستان یکجا با تیروریستان وطالبان خود دارد.بگونۀ مثال؛ازقول ذبیح الله مجاهد سخنگوی ملا عمررهبرطالبان دریک  حملۀ   تیرو   ریستی د ر  روز عاشورا   به   میدان    وردک   و   در 16/نومبر/12   در  شهر خوست و  ولسوالی هسکه مینۀ ولایت   ننگرهارکه اماج    بمب  گزاریها   و حملات تیروریستی قرار گرفت وطالبان انرا بدوش گرفتند؛میگوید:ملا عمرتاکنون ازرهائی زندانیان به تعداد نه نفررهاشده با مراجعۀ شورای عالی صلح  افغانستان تحت ریاست صلاح الدین ربانی درپاکستان انرا استقبال نکرده است...وپیش ازان نیز سخنگوی ملا عمرگفته بود که زندانیان ازانان نمایندگی کرده نمیتوانند...نماینده گان او درقطر مستقرهستند..وازجانبی نماینده گان ملا عمر درقطراعلان نموده بودندکه دولت افغانستان را به رسمیت نمیشناسند وصرف میخواهند با امریکائیها مذاکره نمایند وامریکا نیز همه مسائیل پیرامون مذاکرات صلح وقضایای بعدی افغانستان را دربست به انگلیس وبه مزدوراصلی ان به پاکستان محول وواگذارنموده است که درواقع با پررنگ سازی نقش انگلیس شکست خورده وپاکستان زخمی؛ ظاهرأ امریکا به حاشیه رانده شده ونقش خودرا کمرنگ ودرکنار این قضایا قرار داده است.سوالاتی باترکیبی ازپیشنهادات دراینجا تداعی میگردد انست که:و

یک:-هدف پاکستان درواقع" تشکیل یک حاکمیت تحت فرمان اسلام اباد درکابل است"که قبلأ توسط جنرالان پاکستانی پرویز مشرف مخلوع وجنرال حمید گل  رئیس پیشین -ای-اس-ای- تیروریست که درتعین سیاستهای پاکستان هنوز هم رول مهم دارد دراین اواخر اعلام گردید. معهذا تازمانیکه اهداف پاکستان ومنافع ان درافغانستان تأمین نگردد؛حتا بارهائی تمامی طالبان تحت این شرائیط از زندانها نیز نمیتواند صلح وثبات دراین کشور برقرار گردد.ا

دو:-بارها وبه کرات به اثبات رسیده است وتجارب نشان داده است که؛طالبان با تحایف از بیت المال وبا نوازش ودل اسائی پدرانه وتشویق امیز انان ازجانب "برادربزرگ شان؟!" اقای کرزی رها گردیده اند واما دوباره مسلح ساخته شده با مورال قویتر امده به جان مردم حمله نموده اند وبرضد همین حکومت برادر خود وحامیان قرار گرفته اند.وپاکستان با سازماندهی قویترونیرومندتر ومنسجم تردوباره انها را بسیج ومتشکل نموده وبه دهشت افگنی داخل افغانستان صادرنموده است.زیرا؛پاکستان وطالبان به صلح وثبات باورندارند؛عواید وغارت وزر اندوزی انها ازمدرک ومسلک تیروریسم بالاتراز هرامتیاز دیگراست که ما به چشم سرمیبینیم؛چوروچپاول وغارت ملی وهستی مردم؛توسعۀ کشت وتولید وپراسس وترافیک وقاچاق مواد مخدر وهیروئین همه ساله؛وباجگیریهای اسان وبی دردسر درتبانی با نظامیان فاسد پاکستان نسبت به یک دولت پردرد سر  و فاسد تادرگلون ومنفور وپرجنجال را بیشترترجیح میدهند وازجانبی ازعهدۀ ادارۀ یک دولت مردمی ومردمسالار برامده نمویتوانند وبه ان اصلأ باورمندنیستند که این نیزاز تقاضاهای جدی ومبرم مردم ماست. وپیشۀ "جهادیسم؟!" برای انها بهترین منبع عاید وسرچشمۀ لایزال است واین تجارتی است که هیچ درقبال خود زیان ندارد ونسبت به هرنوع امتیازات دولتی انرا ترجیح میدهند وخودرا به یک مشت وجوه مستمربنام "معاش"مقید نمیسازند وبه همچوزندگی کردن عادت ندارند وبا زندگی مدنی بلدیت ندارند که مردم ما حاکمیت یک دهۀ قبل شریعتی اسلامی-سنتی-قبیلوی ومتحجرواپسگرای طالبان وجنایا ت وفساد انانرا شاهد وهرگزفراموش نمیکنند ومردم حاکمیت مردمسالار ومدنی ودومکراتیک میخواهند. ا

    

سه:-وباید سیاست مداران ساده لوح غرقه درفساد دولت افغانی بدانندکه؛هرفیصلۀ که-ای-اس-ای تیروریست ومزدورانگلیس درپشت پرده های سیاه درپاکستان انجام میدهند؛صد درصد همان عملی میشود.متباقی دویدنها و دوان دوانها به هرطرف یک تبلیغات نمائیشی بیش نیست وپاکستان ازان منحیث ابزار به نفع خود استفاده میکند.ا

چهار:-طالبان وتیروریستان وحامیان ان پاکستان اسلامی و-ای-اس-ای-تیروریست وعربستان سعودی اسلامی ومرکز رهبری کنندۀ سیستم بین امللی اسلام و"جهادیسم"هرگزبه به تأمین صلح وثبات وبه ارامی وبه مدنیت ازادی وتأمین دموکراسی وحقوق شهروندی وبه حاکمیت مردم سالاری مانند کشورهای خود و به انکشاف وترقی وبه یک افغانستان ازاد واباد ونیرومند وسربلند مترقی وبه عدالت اجتماعی؛هرگز معتقد نبوده ونیستند!وبه ماهیت ارتجاعی وواپسگرائی اسلامی شریعتی وجهادیسم -تیروریستی-سنتی انها ازریشه وبنیاد درتضاد است. وبرضد اندیشه های تار ومتحجرانها درست درقطب مخالف ان قرار دارد.ا

پنج:-مردم افغانستان مطابق به مرزهای شناخته شدۀ رسمی ونقشۀ جغرافیائی درقلمرو فعلی خود بین افغانستان وپاکستان؛قطع مداخلات علنی،راکت اندازیها واشغال ساحات ولایات کنرا ونورستان وخروج عاجل قوای نظامی پاکستان وتیروریستهای ان ازمناطق متذکره وبازگشت وجابجاسازی ومسکن گزینی مجدد پشتونهای بومی کنرا ونورستان را که براثر راکت بازیهای پاکستان بیجای وبی خانمان شده اند؛عاجل وضروری میخواهند.ا

شش:-تضمینهای قطعی برمبنای عدم مداخلات وعدم صدور تیروریستها ازسوی پاکستان وسرکوب ونابودی کامل پناه گاه ها وتربیت گاه ها ومدارس تیروریستی جهادی اسلامی را درداخل پاکستان یگانه امرقطعی وقاطع وعامل اساسی تعین کنندۀ صلح وثبات درافغانستان ومنطقه وجهان میدانند.ا

هفت:-وشورای عالی صلح افغانستان نباید منحیث ابزاربدست پاکستان وبرای تأمین منافع ان قرار گیرد؛وانچه که پاکستان  تحمیل میکند قبول نماید.وصد درصد باید ازمنافع ملی افغانستان دفاع نماید تا سرحد قربانی مانند استاد ربانی وبسا قربانیان دیگر دراین راه.ا -وبه هیچ نوع معامله وسازش با رتباط منافع افغانستان تن درندهد.وهرگامیکه میگذازد باید بطرف اخذ(تضمینهای رسمی مبنی بر عدم مداخلۀ پاکستان وعدم صدورتیروریستها درداخل افغانستان وعدم تجاوز ازمرزهای رسمی درقلمرو کنونی افغانستان)باشد.و نیروهای خارجی بویژه انگلیس وحامیان پاکستانی وتیروریستی ان  که قبل از خروج نیروهای بین امللی الا 2014م. فرصتهای کافی داشته این ضمانت را رسمأ باید ازپاکستان اخذنمایند. درغیران بااین موش وپشک بازیها ی بچه گانه زمان گریز وسیاستهای کجدار ومریز وبا یک سلسله اقدامات غیرشفاف وغیرقاطعان ودیماگوژیک؛نه صلح وثبات تأمین میگردد ونه پاکستان ناپاک وغیرقابل اعتماد متقلب ودروغگو از مداخلات خود دست میکشد ونه به این عذر وزاریع کردنها وگردن خمیها پاکستان وحشی وخونخوار رام میگردد ونه لیاقت وشائیستگی این همه تواضع وفرهنگ انسان دوستی وصداقت انرا دارد که سرانجام اوضاع وحالات ؛بهتر نی بل بد تر ازقبل خود گردیده وفروپاشیها ی غیرقابل کنترول دیگری را درفرایند سیاسی افغانستان درپی خواهد داشت.ا

عجز ونیاز نزد ستم پیشه کارابلهیست"

اشک کباب باعث طغیان اتش است"...ا

هشت:-شورای عالی صلح افغانستان با چندین قدرت مافیائی تیروریسم جهادی ونهادهای ان تا کنون دست به گریبان بوده است. درقدم اول درست تشخیص ودقیقانه تثبیت نماید که؛با که ها مذاکرات را به پیش میبرد که موئثر وتعین کننده درامرتأمین صلح وامنیت وثبات باشد:..و

الف:-مافیای ملا عمر وحامیان ان درقطر که تنها میخواهد با امریکائیها مذاکره کند ودولت افغانستان را به رسمیت نمیشناسد؟-هرگاه قطرکه دفتر رسمی طالبان اصلأ به این منظورافتتاح گردیده است؛از اهمیت وارزشی برخوردار نباشد؛روشن است که مراجع دیگر برای مذاکرات"فرعی"بوده که با ویتوی ملا عمر رد وازنظراو مردود شمرده میشود.ا

                                                  ب:-بازندانیان طالبان وبا رها شده گان ان که ملا عمر ازان استقبال نمیکند ونمایندۀ خود ندانسته است؛مذاکره با همچوعناصر بی هوئیت مبتذل بوده و ثمری ندار.ا

ت:-مذاکره با -ای-اس-ای-پاکستان درعرصۀ نظامی ودولت پاکستان که دوقدرت مافیائی جداگانه تیروریستی بشمول عربها کمک کنندۀ مالی تیروریسم ووهابیها رهبری کنندۀ اصلی تیروریسم جهادی اند که رهبران جهادیستهای تیروریسم مستقیمأ بااین قدرتهای مافیائی ارتباط دارند وتیروریسم را درعمل در کشورما صادر مینمایند واختیارداران کل وعام تام دراین زمینه هستد؛صورت بگیرد؟

ث:-ویا باانگلیس که حمایه گراصلی پاکستان ونقش استعماری پیشین ان بالای پاکستان که ؛امریکا وکشورهای دیگررا با این تأثیرات خود میخواهد نیز درحاشیه براند وبالای پاکستان فشاروارد کند وهرگاه تأثیرپذیرباشد؛مرجع دیگرقدرت درمذاکرات محسوب میشود؟ویا هرنهاد ومراجع که میخواهد ودراوردن"صلح وثبات"نقش دارد وادعای صلح خواهی وتلاش درراه صلح را ممینماید ودر روند مذاکرات میزان بیشترموئثریت خود را دارد باید بااین نهاد ها که مذاکرات را ثمربخش بسازد تماس وازدویدنهای بی ثمر وپراگنده ومبتذل سازی سطح کلتور دپلوماسی خود داری نموده ومرجع اصلی وتعین کننده رادراین میان تثبیت ودرپی کارپرثمرقاطع وشفاف ومطمئن کننده باید باشد ؛بگردد.ا- ویا کلیۀ این مراجع تحت رهبری شورای امنیت سازمان ملل و ناتو وامریکا یکجا باهم کله بکله شده بالای اصل مرجع عمده رهبری کنندۀ مافیای تیروریسم وسیستم جهانی جهادی که(پاکستان وجنرالهای تیروریست -ای-اس-ای-) ان است اخرین فشارها اورده شود تا که با دادن" ضمانتهای قطعی" مبنی بر"قطع مداخلات" تعهدات رسمی اخذ ودرعمل به مردم افغانستان به اثبات برسانند.درغیران هراقدام که صورت میگیرد بی نتیجه بوده وبه نفع پاکستان تمام میشود.ا

نه:-درغیرانصورت هرگاه پاکستان ازهمۀ این پیشنهادات وتعهدات واز تحکیم روند صلح سرپیچی مینماید؛ امریکا وناتو بمثابۀ ابرقدرت جهانی میتوانند ازدوستی دروغین وکاذب بدنام کنندۀ پاکستان صرف نظر نموده وقبل از انکه افغانستان را به حال خود رها مینمایند ویا مطلقأبه پاکستان تیروریست بسپارند؛بهتراست تمامی امکانات وتوجه جهان را برای(تحت فشار دراوردن پاکستان)با براه اندازی هرگونه(تحریمهای سیاسی اجتماعی-اقتصادی ونظامی وتجارتی)؛ انرا به حاشیه رانده و صلح وامنیت جهانی را به" دوستی کاذب ومغرضانۀ پاکستان !!" بدل ننموده وبر عکس مناسبات خود رابیشتربه نفع تأمین صلح درمنطقه وجهان وافغانستان با سائیر کشورهای منطقه که مهم ترازپاکستان ؛هم به امریکا وهم به جهانیان است وهم در درتامین صلح وثبات نقشهای مهمی درارند؛بگونۀ مثال مانند کشورصلحدوست هندوستان ویا چین،روسیه و اسیای میانه تقویت نموده ونقش اساسی انها را درروند صلح گسترده سازند.ونباید خودرا به یک کشور(بی خاصیت،لجوج وبد قلیغ وبدنام  وبد نیت چندین زبانه مانند پاکستان ناپاک "مقید" سازند وباید به سیاستهای کهنۀ سه دهۀ قبل وناکام بازنگری صورت گیرد.زیرا پاکستان دربین مردم افغانستان ومنطقه وجهان به یک کشور حیثیت باخته ومنفور وبدمام که سبب بدنامی حتا امریکا وحامیان خود نیز گردید وحتا نتنها تیروریستها بلکه مردم خودرا نیز علیه امریکا با براه اندازی شورشها وتظاهرات تحریک نموده واخطارها داد؛که درحقیقت امر؛ دوستی با پاکستان ؛دوستی با تیروریسم ودوستی با تیروریستها است.یعنی دوستی بادشمنان مردم است.ا وبخاطر تأمین صلح نتنها درافغانستان  بلکه درمنطقه وجهان ایجاب میکند که غرب ؛بادشمن ترین کشورخود ازراه دوستی ومسالمت دراین مقطع حساس داخل تماسها ومذاکرات گردیده وبرای بهبود روابط خود نیزهمه جانبه تلاش نماید؛ که نسبت به پاکستان منفور وبدنام مهمتراست.ا

    ده:-یک واقعیت شفاف وتکذیب ناپذیر دراین راستا اینست که؛عقدۀ کور ودرد بی درمان وحساسیت بیشترنظامیان تیرخوردۀ پاکستانی وعصبیتهای انها؛ ازدوستی مردم افغانستان با کشورصلح دوست وبرادر هندوستان ناشی میگرددکه درطول سده ها درتأریخ کشور بی نظیربوده ودر دشوارترین شرائیط تأریخی دست صلح ودوستی وکمکهای همه جانبه زیربنائی ولمس کنندۀ حیاتی؛دولت ومردم هند بسوی مردم ودولت افغانستان در هرزمان دراز بوده ویک سیاست مسالمت امیز مثبت وفعال خارجی را تا حال تعقیب نموده امده است که به همگان شفاف وروشن است.که این روابط دوستانه وبرادرانه باهند درحقیقت امر؛ماران سیاه زخم خوردۀ پاکستانی وهواخواهان انرا سخت نگران نموده است که با راکت بارانیها ومداخلات اشکارای خود برای گسترش سیستم جهانی جهادیسم تیروریستی درکشورما ودرگوشه گوشۀ جهان خونریزیها را براه انداخته است وبیشتراز 90درصد کشورمارابویژه درطی این سه دهه به مصیبت وبه خون شانده وقبلأ که همه جامعۀ ماتم زدۀ مارا "سیاه پوش!"نموده بود وبه اثر موج اعتراضات ونفرت مردم اکنون به "سفید پوش!!"کفن مانندی مبدل ساخته است وبه روشها وبه باورهای خود نیزظاهرأبرای اغوای مردم در"پالان وباور"خودتغیر وهمچنان طالبان وحزب اسلامی حکمتیار نیز بخاطر رسیدن به قدرت  اغواگرانه همچو تغییرات رادر باورهای خود اورده؛وارد فعالیتهای جدیدترتیروریستی جهادی خود گردیده اند.وبه این ترتیب ازسالها به این سواست که خونریزیها را درکشور به بازیهای گونگون وبه اشکال مختلف جاری ساخته است.از ان رو نتنها کشوردوست هندوستان بل؛هرکشور دیگرمانند ائتلاف جهانی مبازه باتیروریسم؛حق دارد از داعیۀ خلق مظلوم وبی دفاع افغانستان دربرابر پاکستان وتیروریسم جهادی ان دفاع وحمایت نماید وبخاطرجلوگیری ازتیروریسم صادرشده ومداخلۀ مستقیم واشکارای پاکستان  درداخل افغانستان ازوجب وجب خاک ما یکجا باخلق دلیر وبا شهامت افغانستان وبا نیروی رزمندۀ نظامی ان یکجا ومتحدأ دفاع نماید.زیرا خموشی وسکوت دولت فاسد-فاشیستی بنابرملحوظات وروابط ووابستگیهای خاص ان با پاکستان وحامیان ان دربرابرراکت اندازیهای علنی ومداخلات اشکارای پاکستان؛این زمینه عملأ وعمدأ مساعد ساخته شده است که در درون افغانستان همین اکنون جریان دارد. وباید که افغانستان را برضد پاکستان تیروریست تقویت نمایند.این حق مسلم مردم افغانستان است که برای نجات ازتیروریسم وتأمین صلح وثبات وپیشرفت وترقی وتحکیم استقلال وتمامیت ارضی خود که همین اکنون درگرو تیروریسم جهادی پاکستانی قرار گرفته است؛از انرو پاکستان وهوخواهان ان خوش میشوند ویا خفه ازکشوردوست مانند هندوستان نیز درهمه عرصه های اقتصادی-اجتماعی-سیاسی وفرهنگی وغیره با احترام متقابل به تمامیت ارضی واستقلال مطابق به منافع ملی کشورما منحیث یک کشور پیشقدم درصلح ومبتکرصلح وجنبش عدم انسلاک وعضو ناظرسازمان همکاریهای شانکهای؛روابط نزدیک برادرانه ودوستانه داشته وبویژه درشرائیط حساس وپیچیده کنونی وبازیهای مرموز ومغرضانه چندین بعدی کنونی وفرایند سیاسی پاکستانی  دراین مقطع زمانی؛یک امر حتمی وحیاتی پنداشته میشود.که پاکستان ناپاک برای دائیم افغانستان را به خود قباله نکرده است که همیش درگرو ان باقی بماند!که ازسکوت وخمشی دولت وحامیان وعدم مقاومت ودفاع زمامداران قبائلی برسراقتدار افغان از خاک وتمامیت ارضی خود درمقابل پاکستان که کیلومترها بداخل افغانستا ن پیش امده است و افزون بران برای به قدرت رسانیدن دوبارۀ طالبان دهشت افگن مدنیت ستیز که با صلح وثبات اشتی ناپزیراند؛تلاشها جریان دارد که  بمثابۀ  انگیزه های واقعی وعاملهای عینی جنبشها وانقلابهای خود جوش توفندۀ درونی رابرضد پاکستان  نیزدر پی خواهد داشت.ا

یازده:-ازانرو که باید همچوجنبشها وقیامهای انقلابی عمدتأ برضد پاکستان وهواخواهان وطالبان ان هرچه بیشترو توفنده تربپا خیزد که مطلب اصلی این بحث را تشکیل میدهد.که انگیزه های عینی ان بویژه ریشه درمداخلات منظم وپلان شدۀ پاکستان و-ای-اس-ای-تیروریست وسیاستهای چندین بعدی مغرضانۀ وطالبان تمدن ستیزان دارد.که بویژه طی سه دهه به این سو با اجرای بازیهای پیچیده وچند پهلوئی وچندزبانه ابلیس مأبانه وشیطانی مطلقأ دروغ ؛ازطریق همین مزدوران واجیران جهادی اسلامی وطالبی وسائیرتیروریستهای اسلام گرای انگریزی؛ملیونها انسان بیگناه را تحت نام"جهاد فی سبیل الله؟!" و"اسلام درخطر!؟" است ویاتحت نام"کمونیسم ودموکراسی شرقی"ویا امروز هم تحت عنوان"لیبرالیسم ودموکراسی لیبرالیستی غربی"وغیره؛نیست ونابود کردند ومیکنند.وطبق اعترافات جنرال سابق -ای-اس-ای-(محمد یوسف ومارک ادکین)درکتاب خود تحت عنوان "تلک خرس"و"حقایق پشت پردۀ جنگ درافغانستان"به ترجمۀ  اقای محمد قاسم اسمائی؛ درمحوراهداف شوم پاکستان ونظامیان خون اشام ان چنان بود که باید"خاک افغانستان رادرزیرپای مردم ان به اتش مبدل..دولت وقوای مسلح نظامی وطنپرست با دسپلین وباانظباط عالی وبا مورال نیرومند جنگی ان را به تدریج ازهم  متلاشی وافغانستان را به ویتنام دوم "مبدل مینمودند؛ که چنان کردند.ا

دوازده:-معهذا این حقایق روشن نیز پیرامون این خیزشها ی به اصطلاح خود جوش، سلسله سوالات روشنی را درخود نهفته دارد وعمدتأ اینکه:..و

الف:-این چهل هزار انسان وطندوست وسلحشور این میهن گروگان مانده  به چنگ تیروریسم بمانند ملیونها قربانی دیگربطوربی مقدمه وبی تدابیر نیز به کام مرگ ؛درزیر راکت بارانهای پاکستان ادم کش که مستقیمأ فرستاده میشوند.باکدام وسائیل ووسائیط ترانسپورتی با معۀ کدام مصارف وهزینه های هنگفت لوجیستیکی ان وبا چه اعاشه واباطه وبه کدام مراکز تجمع وانهم معلوم وروشن نیست تا چه مدت این جنگ دوام خواهدکرد؛وده ها چرای دیگری داردکه ایا برای مرگ ونابودی خود اعزام نمیگردیدند؟یک افتضاح ویک رسوائی دیگر دراین تأریخ تکرار نمیگردید؟ وپاکستان را برای ابد بادار ومالک این سرزمین نمیساختند وهرگاه این مقابله با مشت خالی باپاکستان اتمی براه انداخته میشد،نام نیا کان برعکس برزمین زده نمی شد  وبه این استقلال امانتی غازی امان الله خان محصل اصلی استقلال افغانستان؛خیانت وبه کرنیلان انگریزی دوباره سپرده نمیشد؟

ب:-ویا سوالات قابل تأمل وتوجه دیگریکه هرگاه بوقوع میپیوست:ویا درفرایند دروقوع بپیوندد؛همچو اقدامات سبک سرانه وبدون سنجشها ومحاسبات دقیق وملاحظات ازقبل تدبیر نیافتۀ نظامی؛چه عواقبی را به بار می اورد؟ ومسئولیت این جنایات که به همین ترتیب رخ دهد؛کی برعهده میگرفت وبه دوش که خواهد بود؟ ودرنزد مردم افغانستان اصل پاسخگو از پیا مد ان که باید میبود؟ وایا بحرانی بالای بحرانهای دیگری درکشور بگونۀ غیرمهار کننده افزون نمیگردید؟- واگرمردم صفحات شمال یک دهه پیش به این شیوۀ"نیاکانی"خود برضد طالبان وبرضد کرنیلان وجرنیلهای پاکستان و-ای-اس-ای-تیروریست بپا خاسته بودند؛انها این خیزش توفنده واقدام وطنپرستانه را با شور وخشم اتشین یکجا با قوای ائتلا فی جبۀ صفحات شمال افغانستان متحدأ ویک پاچه انجام دادند وپوز کرنیلان وجرنیلان انگریزی پاکستانی وطالبان مزدورشان را به خاک مالیدند وتا انطرف مرز دیورند دوانیدند.که این تدبیر و"یاسا"یگانه شیوۀ طرازنیاکانی ماست که میتواند هرزمان وهروقت متفقأ با قوۀ رزمندۀ نظامی دربرابر متجاوزین کاربرد عملی پیداکند.ا

ت:-وسوال مهم دیگراینجاست که؛این جنبش ضدپاکستانی؛ باز هم"لوای اسلامی؟!"را درمحور شعار خودقرار داده بگونۀ همین جهادیهای جنایت کار وتجارپیشه های دینی وتاریک اندیشان که با تعقیب روش سلفی-سنتی قبیلوی باذهنیت کور وبستۀ ان که به نحوی ازانحا وبه شکلی ازاشکال تاهنوز جریان دارد؛استفادۀ ابزاری نموده بازهم ازاحساسات پاک وباورهای مذهبی مردم برضد مردم راه اندازی میگردد.درکشوریکه اسلامی است وبه کرات واقع شده است که"تحت لوای اسلام؟!"جنگها وخونریزیها وبحرانات غیرمهار کنندۀ وواپسگرایانه  ازسوی پاکستان اسلامی واعراب فحاش وفاسد این مرکز رهبری کنندۀ اسلامی جهانی توسط مزدوران جهادی انها براه انداخته میشود؛ایا این چهره بدلیها وبازیهای چندبعدی؛یک حرکت تک روانه،ایدیولوژیکی ومطلقأ اسلامی واسلام گرای شریعتی سیاسی متحجر ویک روش تک روانۀ تکراری ورفتارهای واپسگرایانه ناکام ومنفورتوأم با فجائیع وجنایات وفساد افرین ویک استفادۀ ابزاری نیرومندی برعلیه خود این مردم مسلمان پاک طینت وساده دل وبی الائیش اما سرسخت وبا ایمان غیور وتسلیم ناپزیردشمن شکن بگونه های جدید مطابق به نقشه ها واهداف شوم پاکستان وحامیان سعودی وهابی انها نیست که؛بالای این مردم تحمیل گردیده وکور کورانه بازهم به کشتارگاه ها فرستاده میشوند؟

ث:-دراین رابطه به پرسشی مبنی بر راکت اندازی پاکستان بداخل افغانستان به سخنان اقای کرزی گوش میکنیم که به خبرگذاری دپلوماسی ایران در نومبر/12 اظهارداشته اند:"شما به مسئلۀ بسیار مهم وحساس اشاره نمودید.واقعیت اینست که؛حکومت افغانستان وسائیلی را دراختیارندارد که مانع این کارشوند؛وازجانبی که پرتاب راکتها صورت میگیرد وبالای شان حمله میشود این راکت ها دفع شوند؛درمعاهدۀ استرا تیجیکی که میان افغانستان وامریکا به امضا رسیده است وبه اساس این معاهده؛تا زمانیکه افغانستان به چنین توانمندیها نائیل میاید؛امریکا وظیفه دارد تا ازتمامیت ارضی واستقلال افغانستان دفاع نماید.وما نیز بارها مسئلۀ پرتاب راکتها وموشکها ازسوی پاکستان به خاک افغانستان را مطرح نموده ایم؛جانب امریکا اصلأ این مسئله  را نمیپزیرند که گویا ازخاک پاکستان بسوی افغانستان موشکها پرتاب گردیده باشد؛امریکائیها این گذارشهارا نادرست ومبالغه امیز میخوانند...."-که سرنوشت وتوقع از یک دولت متمرکز غیرملی وغیرمشروع دست نشاندۀ گوش بفرمان غرقه درفساد هم ؛غیر ازاین دیگر چیزی نمیباشد.!-نتنها پاکستان بل هرکشوردیگری میتواند ازاین خلاء وضعفها وناتوانیها استفاده برده وناجوان مردانه افغانستان را مورد حمله قرار داده ومردم انرا پایمال وبه خاک وخون بکشد؛که حتا درسطح جهانی کسی صدای اعتراض بلند کرده نتواند وبه صدای ان کس گوش فرا ندهند.اینست  نتیجۀ یازده ساله به اصطلاح  مبارزه باتیروریسم که با دغدغه وهنگامۀ بزرگی درجهان درکشور افغانستان پیاده گردیده است،که به موجب ان حتا همان استقلال وتمامیت ارضی امانتی-میراثی شناخته شدۀ بین امللی داخل نقشه رسمی نیز امروزبه خطرجدی وتجاوز نامردانه وزبونانۀ پاکستان اتومی اسلامی وجهادیسم تیروریستی بین امللی قرار گرفته است.!وبه پاکستان وتیروریستهای ان مورال جدید وبا این خموشی اجازۀ تجاوز ومداخله داده شده است که عملأ دردرون این کشور درجریان است وبه وضاحت دیده میشود وصد ها انسان بیگناه هرروز شهید وخانه بدوش میگردند   وپاکستانیها بداخل کشورما پیشروی دارند.ویا اینکه علل این خاموشی وسکوت هدف  ومعنای دیگری را دنبال میکند که : یکم -مسئلۀ تجزیۀ افغانستان والحاق طلبیها وشعار یکجا سازی پشتونهای دوطرف مرز و تحقق شعار"لروبر پشتون؟!"است که عمدأ به پاکستان اجازه داده شده وبا بیتفاوتی دراین حملات مینگرند که اصلأ میخواهند به این ترتیب مرز دیورندرا ازبین میبرند.دوم-شاید پاکستان این حملات رابرسبیل فشار بالای افغانستان تا وقتی دوام میدهد وزور نشان میدهد که دولت افغانی مجبورشود خط دیورند را مانند حکام وزمامداران سلف خود به رسمیت بشناسد؛که از این دوهدف خارج نیست ونمیتواند باشد.ا

ث:-زیراپاکستان دارد وارد بازیهای جدید چندین بعدی دیگری میگردد که ؛به کمک بیحساب پول عربستان سعودی رهبری کنندۀ اسلام جهادی درتبانی بااسرائیل برای تأمین اهداف شوم وعمق استراتیجیک پاکستان تیروریست وحامیان بین المللی ان که دراین اواخردرکتاب بنام"تلک خرس"نوشتۀ محمد یوسف ومارک ادین مسئول ادارۀ رهبری کنندۀ تیروریسم بخش افغانی -ای-اس-ای پاکستان که به صراحت اعتراف نموده اند که درزمان جنگ سرد علیه نظام دموکراتیک درافغانستان وشوروی ازاسرائیل سلاح دریافت میکرده اند که؛همه هست وبود مردم ودرمجموع افغانستان درهمه عرصه های اقتصادی-اجتماعی-نظامی مسیاسی وفرهنگی وهمسوئی بین مردم وبرعلیه وحدت ملی  ودامن زدن به اختلافات قومی مذهبی وزبانی وتفرقه افگنی نژادی سمتی قبیلوی طائیفوی وعشیره ئی با کشتارهای دستجمعی ونسلکشیها وغارت وفجائیع بخاطرتأمین منافع اجنبیها برضد منافع ملی ومردم خود بسوی نابودی سوق دادند.وامروزبابازی جدید دیگری وبا برنامه های رهبردی وتغیرپالیسی به شیوۀ جدید به ادامۀ اهداف استراتیجیک خود با تیروریستان وطالبان با چهره های جدید تازه نفس دیگری درراه است که پاکستان چه ازطریق اشغال ومداخله مانند ولایات کنرا ونورستان با عبور ازمناطق مرز دیورند بداخل افغانستان؛وچه با براه اندازی قیامها وشورشها ی ظاهرأ مردمی ویا با نفوذ واعمال عمال تیروریستی وطالبی وحزب اسلامی حکمتیار در رأس همچو"شورشها وقیامهای خود جوش مردمی" وبخاطر به قدرت رسانیدن انها شب وروز درتلاش اند تاکه"حکومتی درکابل تحت فرمان اسلام اباد برقرار گردد؟ا"

ج:-برمصداق این مدعا این مطلب ومسلۀ شناسائی خط دیورند منحیث مرزمشترک رسمی بین دوکشور طبق تعهدات وخاک فروشیهای زمامداران قبائلی که اسناد معتبرتاریخی نیزدرزمینه وجوددارد؛به پاکستان این صلاحیت واختیارات مجددأتحت عنوان"مذاکرات صلح"ازجانب غرب داده شد تا مطابق به میل خودبا انگلیس یکجا حکومت تحت فرمان اسلام اباد را درکابل بسازد.دران صورت هرگاه خط دیورند برسمیت شناخته نشود،قرارتبصره های نخبه گان سیاسی این خط میتواند  حتا درمناطق پشتون نشین محدود نمانده دریک دیدگاه الا ازچترال تاهرات کشیده   شود ویا اگرپاکستان بخواهد ازاین ضعف وناتوانی دولت وحامیان ان ویا ازخموشی انها استفاده ببرد میتواند بدون مقاومت دولت افغانی (نه مردم غیور افغانستان) خط دومی دیورند راالا دریای اموومرزاسیای میانه بشمول منطقِه (پنجده) که دران هیچ گونه سند رسمی نیز درمیان نیست وسعت بدهد ومایۀ سردردی وبحران های غیرقابل مهار گردد.چون بالای پاکستان وتیروریستهای ان هیچگونه اعتمادی باقی نمانده است.دران صورت تجزیۀ افغانستان مستقیمأ دردستورروزقرار میگیرد وهرمناطق به استقلال خواهی تا سرحد جدائی پرچم های خودرا بالا خواهندکرد.واین خبط سیاسی که دوباره به پاکستان مراجعه گردید هرگاه درتعقیب پالیسیها صداقت وراستی وواقعأدلسوزی به افغانستان ومنافع ملی ان درقبال منافع خود از اغاذ موجود میبود، بهتربود ازابتدای اشغال افغانستان یازده سال قبل بدون ان که این همه تلفات وضائیعات جانی ومالی سنگین صورت میگرفت وازطریق پاکستان حل وفصل میگردید.واین درحالیست که پاکستان نیزدرحکومت سازی درافغانستا بعدازسقوط نظام دموکراتیک به کرات دردولت سازیها تحت نام مجاهد وطالب وغیره ناکام وکاملأ خائینانه خونین وویرانگرانه منافقانه وتفرقه افگنانه ونابود کننده بوده است که مردم ما به نفرت یادمیکنند که سپردن قضایای افغانستان به پاکستان درفرایندسیاسی بویژه بعداز2014تکراردوبارۀ همان اوضاع خونین دهۀ پیشین خواهد بود نه بهترازان. وبازهم افغانستان به اتش تیروریستهای پاکستان دوامدارخواهد سوخت-.ا

چهارده:-چون پاکستان ناپاک دروغگوی وشیطان منافق است وبه صلح وثبات وامنیت هرگز باورندارد؛زیرا:ا

الف:-به اساس گزارش رادیوازادی وتلویزیون طلوع؛وزیرداخلۀ پاکستان بنام رحمن ملک گفته است:"عملیات پنهانی را بخاطر دوتن از چهره های برجستۀ تحریک طالبان پاکستانی بنامهای مولوی فض الله وفقیرالله که به زعم او گویا به افغانستان پناهنده شده اند؛رحمان ملک دریک اجتماع پاکستان اعلان کرد؛اگرکدام پاکستانی دراینده درحمله ازخاک افغانستان کشته شودعملیات پنهانی را علیه تیروریستهای مخفی شده درافغانستان راه اندازی خواهم کرد..؟!"-پاکستان برای اینکه  درمداخلات خود (مشروعیت) داده باشد؛این دونفر بنامهای ساختگی ومترادف یکدیگر مجهول ومبهم که نه به این نام کسی وجود دارد ونه هیچ شبکۀ تیروریستی انرا تأیدنموده است؛بلکه تمامی تیروریستها درداخل پاکستان است؛ وهرگاه احیا نأ موجود هم باشد این واضح است که مثل همیشه تا کنون ازمرز پاکستان بداخل افغانستان بدون کدام ممانعت وازاد اعزام میگردند.واین به همان ضرب المثل گرگ وگوسفند دربین اب دریا به اب نوشیدن گرگ میماند که:"گرگ برای دریدن گوسفند دربالای دریا رفته اب را گل الود میسازد وگوسفند مظلوم بیدفاع که اصلأهنوز به لب دریا ایستاده است ؛به گل الود نمودن اب متهم نموده بجانش حمله میکند وبه این بهانه گوسفند را میدرد ونوش جان میکند..."که پاکستان تحت این بهانه مانند گرگ خونخوار درنده مداخلات وراکت بازیهای خودرا ادامه داده مستقیمأ استقلال وتمامیت ارضی افغانستانرا به خطرجدی مواجه مینماید وتحت این عنوان"عملیات پنهان"؛تیروریستها وسلاح های ثقیلۀ خودرا بداخل افغانستان انتقال میدهد؛وبا اشغال مناطق وفشاربالای حکام مرکزی افغانی بازهم امتیازات دیگری رامطابق خواست خود میگیرد وهرانچه خواسته دارد انرا تحمیل میکند. که به این ترتیب پاکستان هنوز هم ازسیاست مداخله گرانۀ چندین بعدی خود دست بردار نیست؛یعنی شکایات مردم افغانستان را مبنی برمداخلۀ پاکستان به هرمرجع با این بازی میخواهد کمرنگ بسازد.وطوری وانمود کند که تیروریسم درداخل افغانستان است نه درداخل پاکستان؟ا

 پانزده:-شورای عالی صلح که یک ابزار بیش نیست درجریان مذاکرات خود درپاکستان گوشمالیها دیده ووعده های فریبندۀ شخصی وکرسی ومقام دولتی که درفرایند سیاسی وساختاردولتی درکابل مطابق به میل پاکستان ساخته میسشود؛ پاکستان ازجیب افغانستان لک بخشی وحاتم تائی نمود.دربدل این تحفۀ پاکستان موافقه نمودند که برضد منافع پاکستان وروابط خائینانه وتجاوزکارانۀ ان نباید تبلیغات وتبصره ها صورت گیرد! وبراساس ان اقای کرزی نیز این دستور را مانند همیشه بطور خدشه ناپذیر پذیرفته هدایت شفاهی داده اندکه؛ تمام رسانه ها ومطبوعات رسمی وشخصی افغانی نباید برعلیه پاکستان تبلیغات بکنند.این بدان معناست که پاکستان هرنوع مداخله وتجاوزوخرتازی هم بکند وبرضدمنافع ملی وتمامیت ارض افغانستان عمل کند؛نشرات ومطبوعات درمقابل ان سکوت وصدای مردم درگلو های شان خفه ودرافشای حقائیق زنده وروشن وغیرقابل انکاری که همین اکنون درسرحدات ومرز خط دیورند وداخل افغانستان مداخله وتجاوزجریان دارد؛دفاع وطنپرستان واعتراضات قانونی ومطابق قوانین ومیثاقهای پذیرفته شدۀ ملی و بین المللی وحقوق بین الدول صورت نگیرد.یعنی انچه که پاکستان میخواهد ومیکند؛باید گوش به فرمان؛سکوت،وتسلیم باید باشند.واین عمل درست به لشکرکشی امیرتیمور امپراتورتورکهای(گورگانی)میماند که ؛زمانیکه فتوحات خودرا بعدازفتح اسیای شرقی تاهندو چین وروسیه واسیای میانه تورکیه وقسطنطنیه واروپا الا روم میرسد؛ شاهان انگلیس وفرانسه وبخصوص مصر پیش ازپیش نامه های تسلیمی وتحسین وشادبشهای خودرا به همچوفتوحات محیرالعقولش ارسال وقول دوستی میدهند.!-این روش تسلیم امیز زمامداران قبایلی وحاکمیت سنتی-قبیلوی نیز طوریست که  درواقعیت امر نتنها ترس وبیم  بل  بربه شوئنات مملکت ویک عمل ضد دموکراتیک وضد ازادی بیان ومطبوعات وتشویق به تسلیم پذیری واطاعت وسکوت درمقابل تجاوز ویک عمل غیروطنپرستانه محسوب میشودو زبان وقلم وصدا ها درگلون ها باید بشکند وخفه گردد؛وازجانبی این تسلیم طلبی درواقعیت امر مشروعیت بخشیدن به تجاوزات ومداخلات پاکستان وتیروریستهای جهادی اسلامی وجنایات انها درداخل افغانستان است هرانچه که میخواهند ازاد هستند!؟

شانزده:-به تأکید باید عرض کرد که پاکستان دروغ میگوید و-ای-اس-ای- ان مطلقأ شیطان وتیروریست اصلی دراین منطقه وجهان است.به صلح وثبات وامنیت هرگزباورندارد.زیرا ازیکطرف ؛ظاهرأ خودرا علاقمندصلح ومذاکره وضد تیرورسیم وانمود میسازد وازموجودیت شبکه های تیروریستی پناه گاه ها ومراکز تیروریستی وتربیوی انها درداخل پاکستان انکارمینماید وهمیشه انکارنموده است.وتاهنوز نمیگوید که القاعده وطالب وسائیر تیروریستها درپاکستان بود واست.وهرگز اعتراف نکرده ونمیکند که بن لادن درپاکستان بود و به گفتۀ سناتورجان کیری شخصیت برازندۀ ازحزب دموکرات امریکا شش سال دربغل  نظامیان درصد کیلومتری اسلام اباد در(ابیت اباد)بود ودرانجا توسط کومندو های امریکائی کشته شد وبه جزای اعمال خود رسید.وبا این بی پروائی ودیده درائی وبی شرمانه وبه وضاحت دیدیم که بخاطر دفاع ازموضع بن لادن وکشته شدن 23 تن نظامی به مدت 9 ماه  برضد امریکا به فعالیتهای وسیع سیاسی واجتماعات وتظاهرات ومارشهای گسترده وتیرورها واخطارها ی رسمی را براه اندخت.که هنوز مستقیم وغیرمستقیم ،اشکارا وپنهان این سیاست وفعالیت پاکستانیها ادامه دارد.وازسوی دیگر هنگامیکه طیارات بی سرنشین امریکا وناتوپایگاه های تیروریستی بقایای القاعده،طلبان وشبکۀ حقانی،پناه گاه ها ومراکز نظامی تربیتی وتجهیزی واکمالاتی انرا درداخل پاکستان بمبارد مان میکند؛انرا مداخلۀ امریکا اعلام میدارد.ویا مسئلۀ به اصطلاح کشتارغیرنظامی را مطرح میسازد وبرخ جهانیان میکشد.ودرتحت این بهانه میخواهد تا ازمبارزه برضدتیروریسم مطابق به اهداف وپلانهای مطروحۀ ضد تیروریستی ائتلاف بین امللی ضد تیروریسم؛بجای همکاری وکمک به ضد تروریسم؛طورزرنگانه ومنافقانه ولفاظانه ازان جلوگیری مینماید. واین درحالیستکه؛خونهای که دردرون افغانستان میریزد وبلا توقف جاری ساخته است

 نزدپاکستانیها و-ای-اس-ای- خون اشام هیچ مورد سوال نیست واصلأ هیچ این خون ارزش ندارد وانسنهای بیگناه را دسته دسته باتیرورهای انتحاری درمساجد ومدارس ومکاتب وشفاخانه درجاده ها وده ها مناطق مزدحم شهروتاسیسات عام المنفعه را با اتش میکشد ونابود میسازد"انرا جهاد مقدس اسلامی؟!"فتوا صادرمیکند وقتل کشتاررا مولاناهای انگریزی پاکستان مباح دانسته است وفتواها صادرنموده اند واسناد معتبردراین ارتباط موجوداست.!ا

هفده:-دلچسپ ترازهمه وسوال برانگیزتروتنش افرین ترومورد بحثهای گرم دربین مردم هم همین سوال است که ؛ایالات متده وناتوبازهم بعداز یازده سال؛افغانستان گروگان مانده ومحصوربه جنگال خونین تیروریسم وفساد مافیائی؛جنایات ودرگرداب بحرانات مزمن مافیائی؛دوباره بالای این شیاطین وروی سیاه پاکستانی وای-اس-ای-تیروریست ان اعتماد نموده مسئلۀ مهم وحیاتی مذاکرات صلح را به "قاتلین اصلی مردم"ومستقیمأ به اختیار پاکستان شیاد وطالبان ضد صلح ان سپرده است که به اصطلاح با این بازی میخواهد"گوسفند را باگرگ گرسنه وحشی وخونخواردرنده اشنا واشتی بدهد!؟"این بازی نیزکه به نفع پاکستان  اتخاذگردیده است.سوالهای مناسب حال خودرا داردکه سوالات اشاره شدۀ بالا راتقویت وتغذیه میکند.:ا

یک:-بروی کدام (صداقت وراستی؟!)و(پاکی؟!)وسوابق شیطانی مملو ازدروغ وکذب پاکستان وبروی کدام اسناد رسمی تضمین کننده ویا قراردادهای معتبررسمی به موافقت طرفین که صددرصدباعث تأمین وتحکیم صلح وثبات وامنیت درافغانستان منطقه وجهان میگردد؛که پاکستان ممبعد هم راستی ودلسوزی وصداقت مینماید که بالای ان اعتماد گردید؛ تأریخ سراغ ندارد؟؟؟

دوم:-چرا همیشه بطوریکجانبه غیرشفاف وغیرمشروع به حرفهای دروغین وبه زبان بازیها ولفاظی های چرب تملق مأبانۀ ظاهری واغواکننده پاکستان ویا گاهی هم باا ستفاده ازبرخی خلاه ها،بشکل تهدید امیزپاکستان ونظامیان ان؛گوش فرا داده میشود وبالای این کشورتیروریست وتیروریست پرور؛کاملأ یک جانبه اعتماد میگردد؛وهردروغ خودرا با لفاظی برکرسی مینشاند وبروی راپورهای مطلقأ دروغ ومغرضانه ودوپهلوئی -ای-اس-ای- منافق بالای قضایای افغانستان وحتا دربرخی موارد برضد افغانستان به منافع پاکستان تصامیمم یکجانبه نیز اتخاذ میگردد؟؟؟

سوم:-هرگاه پاکستان وهرکشوردیگری که ادعا میکند بعد از 2014م."خلاء امنیت وخلاء قدرت"بوجود نمیاید وهرج ومرج صورت نمیگیرد که؛همه روزه باتناقض گوئیهای فریبنده ومغشوش کننده وغیرشفاف ومبهم به خور مردم داده میشود؛بفرمایند؛بروی کدام سند ویا قرارداد های رسمی وتعهدات خود حرف میزنند؟ وچراازطریق شورای امنیت سازمان ملل متحد مبنی بر عدم مداخلات؛راکت بارانیها که به تازگی(والی کنرا ازراکت اندزیهای پاکستان  ازطریق تلویزیون طلوع نیزمکررو جدی شکایت نمود)وعدم صدورتیروریسم طراز مافیائی جهاد اسلامی ازطریق پاکستان  هردو جانب افغان- پاکستان طی یک توافق نامه وقرارداد مشترک رسمی وشفاف به امضأ رسیده وبه دسترس افغانستان کذاشته نمیشود که تا تکلیف مردم افغانستان روشن ومشخص گردد؟؟؟- وپاکستان چرا همین سخن وادعای خودرا درعمل وشفاف طی یک قرارداد رسمی  بحضورداشت جهانیان وشورای امنیت  امریکا وناتو که ضد منافع ملی وتمامیت ارضی واستقلال کشورنباشد وصلح وارامی را درسراسر افغانستان ومنطقه ضمانت نما ید؛گفته های شفاهی خودرا رسمأ درعمل پیاده وصداقت خودراثابت نمیسازد؛ تا راست ودروغ وفریب وکذب وصداقت وماهیتهای حقیقی واصلی فاش گردد.نقابها پاره وچهرها ی سیاه و پنهان نمایان گردد؟وواقعاأدرعمل نشان داده شودکه بمردم افغانستان حد اقل دلسوزی موجود است.!!ا

 

 خوش بود گرمحک تجربه اید بمیان"

تا سیه روی شود هرکه دراوغش باشد"ا

چهارم:-بگونۀ شفاهی هرکس میتواند صد نوع لاف وگذاف ودروغ فریبنده برای گول زدن طرف مقابل خود بگوید وبرای اغفال وبرای به کرسی نشاندن حرف واهداف شوم خود بویژه درصحنۀ دپلوماسی غیرمسئولانه وزیرکانه ارائه نماید شفاهی ولفاظیهای اغوا کننده هیچ مدار اعتبارنیست تا به اسناد رسمی ومعتبر.بگونۀ مثال:تمامی دنیا شکایت دارد که تیروریسم درداخل پاکستان پرورده میشود وسرچشمۀ ان است وباید که این سرچشمه  نخست خشک ساخته شود.ویا همه میگویند که بن لادن درپاکستان بود ودرانجا کشته شد وامثالهم.اما ازلحاظ اصول وقوانین دپلوماسی وانهم چند بعدی ؛بخاطرانکه پاکستان سند محکومیت ان عملأ به دسترس افغانستان وجهان ونهاد های حقوقی ومدنی قرار نگیرد؛مستقیمأ ازهمه چیز "انکار؟!"مینماید.وانچه که واقعیت ان عینی وتکذیب ناپذبروروشن است انرا پنهان میکند وبا "یک نی وصد اسان میسازد؟ همه واقعیتها را ازچشم جهانیان پوشانده وخودرا ازان مبرأ میسازد.او هرگز نمیگویدکه:القاعده،بن لادن،شبکۀ حقانی،طالبان وتیروریستان،مدارس نظامی تیروریستی وتربیتی وپناه گاه های ان ومولاناهای انگریزی ودیوبندی وغیره اعمال شنیع نوح انتحاری وجنایات وفجائیع درداخل خاک پاکستان است ونمیگوید که من(پاکستان و-ای-اس-ای-(مسئول وایجادگر و ورهبرکننده این شرارتها درافغانستان وجهان،هستم؟!-باوجودیکه شما میبینید ودیدم که هزاران سند ازطریق دستگاه نشراتی"ویکی لیکس"وغیره وبویژه اعترافات اخیر وافشا گریهای جنرال محمد یوسف مسئول رهبری کنده وتنظیم کنندۀ تیروریسم بخش افغنستان در-ای-اس-ای-وهمکاران مارک ادکین درکتاب خود"تلک خرس"شاهد وتأید عینی این مدعا ست.اما پاکستان ازهمه چیز انکار میکند ونزد او دنیا خیروخیریت وگل وگذار است!؟

پنج:-ازانرو پاکستان باید بگوید که بعد از2014م. همه چیزنارمل پیش میرود؟! تابه این ترتیب اولأ:--تا نیروهای خارجی را هرچه زود ترازافغانستان بیرون بکشد.ثانیأ:-پاکستان صد درصد مطمئن است که بعد از2014؛جلوتیروریسم پاکستانی را به جز خودپاکستان کسی دیگرمهار کرده نمیتواند؛وشاید پاکستان هم نتواند مهارکند وعاجز بماند،زیرا چاه کن زیر چاست،اتشی را که مشتعل نموده  سرانجام دامان خودش را گرفتنی است.ا

ثالثأ:-صد درصد معتقد است که غیر از پاکستان که بالای تیروریسم طالبی وجهادی حاکم وتأثیرپذیراست ومربوط ومتعلق به خودش وبه نقش دلخواه خودش وحل تمام قضایا به خودش تکیه میکند؛ وطوری به نقشهای خود مئوفق بوده که جهان را معتقد نموده  وتهدید نمود که ؛هم سلاح اتمی دارد وهم تیروریسم را به سطح جهانی دراختیاردارد ؛دیگرهیچ کشوردنیا نمیتواند دراین رابطه نقش برجسته داشته باشد.طبق میل وخواستۀ خود دولت میسازد ومطابق میل خود تروریسم تولید وهر جای دنیا که خواسته باشد"تحت عنوان جهاد اسلامی؟!"مزدوران خودرا راهی میکند وبخون مینشاند.!!!ا   

          ادامه دارد.........ا

 

دسمبر/12/12


December 12th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات